بگذار ،
این بار ،
عکس ،
برایمان حرف بزند !!

نمایش احساسات با عکس (1)

حالا که رفته ای
حسابی که هوا را بی من نفس کشیدی
سر دو راهی که رسیدی، به چپ برو
به جهنم ختم می شود !

نمایش احساسات با عکس (2)

چشـم دیـدنـش را نــدارم ؛
زنی کـه هـر روز…
در گوشم تکـرار می کـند…. :

The Mobile Set is Off

نمایش احساسات با عکس (3)

حقیقت دارد که من می توانم
با شعرهای تو
با باران مشاعره کنم
و بند نیایم …

نمایش احساسات با عکس (4)

آدمست دیگر…
یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد
دوسـت دارد بـردارد خـودش را بـریـزد دور . . . !
حسین پناهی

نمایش احساسات با عکس (5)

عشق اون نیست که در اوج رابطه، پاک بمونی …
عشق اونه که در اوج اختـ ـــلاف،
خیانت نکنی…

نمایش احساسات با عکس (6)

آدم هایی که تو دنیای مجازی دورشون شلوغه ،
خیلی تـــــــنــــــــها ترن !

نمایش احساسات با عکس (7)

دور که میشوم، نزدیکتر می آید…!
نزدیک که میشوم، دورتر میرود…!
انگار که این ” فاصله ”
همیشه باید به شکلی رعایت شود !

نمایش احساسات با عکس (8)

دنـیـا اونـقـد کوچـیـکه که آدمــایـی رو کـه…
ازشـون متـنـفری هـر روز مـی بـیـنـی !!!
ولـی اونـقـدر بـزرگــه که اونــی که…
دلـت مــی خـواد رو هـیـچ وقـت نمـی بـیـنــی!!!

نمایش احساسات با عکس (9)

نیستی ببینی بعد رفتنت
پشت این عینک آفتابی
هوا بد جوری بارونیه…

نمایش احساسات با عکس (10)

دوســتــت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن . . .
اینجا نه بینی کسی دراز می شود ! . . .
نه گرگی به گله ات میزند ! . . .

نمایش احساسات با عکس (11)

اینقدر خودت رو نگیر … !
اینقدر با تکبر و غرور با آدم حرف نزن … !
وقتی کسی به تو ابراز علاقه کرد …
فکر نکن که فوق العاده ای !!!
شاید اون کم توقعه …

نمایش احساسات با عکس (12)

دیشب که بغض کرده بودم
باز هم به خودم قول دادم
من سلام می‌گویم
و لبخند می‌زنم
و قسم می‌خورم
و می‌دانم

عشق همین است
به همین سادگی…

نمایش احساسات با عکس (13)

نتـــــــــرس . . .

اگـــــــر همــــــــ بخـــــواهمــــــــ
از ایـــن دیــــــــوانـه تـر نمیــشومـــــــــ !
گفـــــته بودمــــــــ بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـافــــــــ !
حـــــرفمــــــ را پس میگــیرمـــــــــ
بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد!

نمایش احساسات با عکس (14)

خــاصیـتــ دنـیـاستـــ . . . کـه در اوج داشـتـن و خـوشـبـخـتـی
دلـهـره ی از دسـتــ دادَن . . . پـــر رنـگــ تَـر استــ . . .

نمایش احساسات با عکس (15)

بیچاره عروسک!
دلش میخواست زار زار گریه کند
اما…
خنده را بر لبانش دوخته بودند..

نمایش احساسات با عکس (16)

آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد

هیچ نشانه خاصی!

فقط با هر صدایی برمیگردد . . .

 

 

 


 

 

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:39 ] [ علیرضا ] [ ]
حلالم کن
وقتی برای کسی عوض می شوی
لحن همه چیز تغییر میکند حتی سلام و خداحافظ ها
برای رفتن و نبودنشان هزار دلیل در تو می یابند و یک دلیل برای خود
دوخت و دوز ها این وقتا حرف ندارد .همه خیاط می شوند
می برند ، می دوزند ، بر تنت می کنند
همانا که تا دیروز در تکه پارچه ایی با تو سهیم بودند
حالا قواره قواره با تو فرق دارند ...
و تمام توجیهات کتابها کمکشان میکند که گودال بین تو و خودشان را عمیق تر و عمیق تر حف ...
ر کنند ...
راستی یادت باشد این وقتا حرف نزنی
وگرنه متهمی به نفهمی و خیلی چیزهای دیگر
اما چه اهمیت دارد تو که همه چیز را می فهمی ..همه بهانه ها را ..همه استدلالهای قشنگ شسته رفته را ....
سکوت کنی بهتر ست تا دفاعشان از خود را تیر بسازند پرتاپ کنند طرف تو
میدانی سبب کیست ؟
خود تو
که اندازه ات را بخاطر آنهایی که نمیخواهند تو را ببینند
کوچک میکنی .......

از همه دوستانی که منو تا حالا تحمل کردن و از همه اونهایی که ناخواسته رنجوندمشون واقعاً از صمیم قلب معذرت می خوام امیدوارم که همه دوستانم در زندگی و کار و ...... موفق باشن واز خدا براشون بهترین ها رو آرزو می کنم
می دونم که دوست خوبی براتون نبودم ولی ازتون خواهش می کنم که اگر بدی از من به دل دارید برام پیام بزارید خدایی اگر ناراحت بشم تازه خیلی هم خوشحال میشم بگید که ازتون عذرخواهی کنم

دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمی شه.
دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار دلت می گیره یه دل دیگه هم دلتنگ غمت می شه.
دوست یعنی وقت اضافه ... یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه.
دوست یعنی تنهایی هامو می سپرم دست تو چون شک ندارم می فهمیش ...
دوست یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من، یه قدم تو ... اما بدون شمارش و حساب و کتاب.
دوست یعنی من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده.
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ] [ 11:46 ] [ علیرضا ] [ ]
لمس کن
لمس کن کلماتی را که برایت مینویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست . . تا بدانی نبودنت آزارم میدهد. . . لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . . که از قلبم برقلم و کاغذ میچکد. . . لمس کن گونه هایم را که خیس اشک شدوپرشیار. . . لمس کن لحظه هایم را تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم لمس کن این با تو نبودن ها را ،لمس کن،لمس کن.
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 22:0 ] [ علیرضا ] [ ]
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه "حالت چطوره"تو جواب میدی خوبم کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه میدونم خوب نیستی
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 21:49 ] [ علیرضا ] [ ]
تو مرا فریاد کن ای هم نفس این منم آواره فریادتو این فضا با بوی تو آغشته است آسمانم پرشده از یاد تو...
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 21:46 ] [ علیرضا ] [ ]
محبت بی علت
تو را دوست دارم بدون اینکه علتش را بدانم محبتی که علت داشته باشد . . . یا احترام است یا ریا . . .
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:22 ] [ علیرضا ] [ ]
حسرت
چه ساده با گریستن خویش زنده می شویم و چه ساده در میان گریستن میمیریم در فاصله این دو به سادگی چه معمایی می سازیم به نام زندگی
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:20 ] [ علیرضا ] [ ]
[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
چه غم انگیز است زندگی

چه غم انگيز است بار سختی ها را به تنهايی به دوش کشيدن

و رنج ها را در سکوت و انزوای محض گريستن.



و چه تلخ است خنده آن زمان که می خندی تا گريه هايت را پنهان کنی


.و چه سخت است آرام و بی صدا در درون خود شکستن

 

و چه عجيب است زندگی

 

همان کودکی که ما را

 

بسان عروسکی بازيچه خود قرار داده



و هر زمان به سويی می کشد


و تو آن زمان که رنج ديگران بر اندوهت می افزايد

 

اما هيچ کس از رنج تو آگاه نيست،


آن زمان که در اوج اندوه پناهی جز سايه گاه ديوار سرد و خا موش نمی يابی،

 

آن زمان که بار غصه بر شانه هايت سنگينی می کند


و انتظار کمک هيچ گاه به پايان نمی رسد،

 

آن زمان که آرزوها را در گور سرد خاطرت دفن می کنی و


بر چهره ات سيلی می زنی تا زير ضربه های غم،

 

خم به ابرو نياوری،آن زمان که صدای گنگ و مبهم خنده در گلويت می شکند


و بر سر بغض های کهنه ات هجوم می آورد

 

 اما دستی نيست تا گره از بغض هايت بگشايد،


آن زمان که در کوچه پس کوچه های تاريک

 

 زندگی ات تک ستاره ای فا نوس راهت نيست،


آن زمان که هيچ کس صدای فرياد های بی صدايت را نمی شنود،


آن زمان که هيچ کس تو را حس نمی کند

 

 و آن زمان که هم زبان تو همدل ديگری است،


تنهايی را با تمام وجود حس می کنی.


و چه غم انگيز است تنهايی

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
نمی دانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار

خیس میشود

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل این دنیای

بی تو حساسم...

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
کارگر خسته ای سکه ای از جیب کت کهنه اش

درآوردتا صدقه بدهد،ناگهان جمله ای

روی صندوق دیدو منصرف شد

"صدقه عمر را زیاد میکند"

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار

تا که تنهاییت از دیدن آن جا بخورد

و بداند که دل من با توست

در همین یک قدمی...

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
به تو سوگند!

به راز گل سرخ وبه پروانه که در عشق

فنا می گردد،زندگی زیبا نیست

زیبا تویی٬تو که آغاز منو

لحظه ی پایان منی. 

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
به انداز ه ی باور های هر کسی

با او حرف بزن

بیشتر که بگویی تو را

 احمق فرض خواهد کرد

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
عمر من در عشق خوبان سر رسید

موی من از عشق خوبان شد سفید

صدمن چون از کبوتر خانگیست

ناز کردن بر من از دیوانگیست

من چه دارم از تو پنهانش کنم؟

جان تقاضا کن که قربانت کنم.

[ 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:54 ] [ علیرضا ] [ ]
صدقه
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:52 ] [ علیرضا ] [ ]
باور
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:51 ] [ علیرضا ] [ ]